چراغای اضافی ((: نصف شبانه نوشت

ساخت وبلاگ
شب نخوابیدم و مشغول مقاله ام... نصف شب نخودچی زاده بیدار شد و خواب آلود اومد توی اتاقی که کار می کردم. 

دستش رو گرفتم و بردمش توی تختش که بخوابه. کنارش دراز کشیدم که با حس خوب بخوابه. با چشمای بسته میگه: مامان برو چراغای اضافی رو خاموش کن، لب تابم خاموش کن و بیا بخواب((: 

یعنی هلاکشم هااااااااااااااااااااااااااااااااااااا. 

گفتم چشم و رفتم چراغ اتاق رو خاموش کردم. تا برگشتم دیدم خوابش برده((:

من و این ......
ما را در سایت من و این ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maanvino بازدید : 263 تاريخ : پنجشنبه 8 مهر 1395 ساعت: 4:34